جدیدترین تقریظ مقام معظم رهبری روی یک کتاب، امروز با رونمایی از یادداشت ایشان بر کتاب «فرنگیس» منتشر میشود.
پایگاه رهنما :
به نقل از خبرگزاری تسنیم، جدیدترین تقریظ مقام معظم رهبری روی یک کتاب، امروز با رونمایی از یادداشت ایشان بر کتاب «فرنگیس» منتشر میشود. «جوان» به مناسبت این اتفاق، گفتوگوی کوتاهی با مهناز فتاحی، نویسنده کتاب «فرنگیس» داشته است.
کتاب فرنگیس، شرح زندگی خانم فرنگیس حیدرپور است، برای شروع میخواهید از نحوه آشنایی تان با سوژه کتاب بگویید؟
خانم حیدرپور زن مرزنشینی است که در سال ۵۹ موفق میشود با تبر یک سرباز بعثی را بکشد و سرباز دیگری را به اسارت دربیاورد. تندیسی از وی به عنوان نماد مقاومت بر بالای پارک شیرین در شهر کرمانشاه نصب شده است. من چند باری آن تندیس را دیده بودم. درباره وی که پرسوجو کردم، متوجه شدم چه شخصیت بزرگی دارد، البته تا پیش از نگارش کتاب، تنها چند مصاحبه کوتاه از وی منتشر شده بود. وقتی در سال ۸۹ میخواستم برای نوشتن خاطراتش سراغ او بروم، خیلیها به من میگفتند که نرو! چون فرنگیس اصلاً حوصله حرف زدن ندارد. وقتی هم به وی گفتم که میخواهم کتاب خاطراتت را بنویسم، گفت: «خاصیت این کار چیست؟ کتاب به چه دردی میخورد؟» به او حق میدادم، چون در جوانی همسرش را از دست داده و به سختی چهار فرزندش را بزرگ کرده بود.
چرا دوست نداشت خاطراتش را بنویسید؟
میگفت: کار مهمی نکردم، هر کس هم به جای من بود همان کار را میکرد، اما به او توضیح دادم که کتاب میتواند معرف تاریخ و مردم ما باشد و داستان زنان و مردان قهرمان این کشور را بیان کند. وی وقتی فهمید من هم فرزند جنگ هستم و پدرم نظامی بوده و در نزدیکی محل زندگی آنها خدمت میکرده، رضایت داد که درباره زندگیاش صحبت کند.
شرحنویسی خاطرات کسی که تمایلی به حرف زدن نداشت، سخت نبود؟
وقتی همدل شدیم و فهمید مثل هم هستیم، شروع به صحبت کرد، اما خیلی از خاطراتش را خلاصه میگفت، بسیاری از مسائل را نمیگفت: یا خودسانسوری میکرد. حتی میگفت: اگر از کسی اسم بیاورم، ممکن است آن فرد ناراحت شود. بالاخره خصوصیات فرهنگی منطقه را هم باید در نظر گرفت. برای مثال وقتی قرار بود عکس دستهجمعی را که دختر فرنگیس در آن بود در کتاب بیاوریم، نزدیک به دو هفته طول کشید تا داماد فرنگیس اجازه این کار را داد.
معمولاً نوشتن درباره سوژههای دفاع مقدس به نویسندهها پیشنهاد میشود، درباره شما گویا برعکس بوده؟
بله، کسی به من نگفت درباره فرنگیس بنویسم، خودم این سوژه را دنبال کردم.
به این اشاره کردید که خودتان فرزند جنگ هستید، چه شد که به نوشتن درباره دفاع مقدس پرداختید؟
من فقط نویسنده ادبیات دفاع مقدس نیستم، من راوی دفاع مقدس هستم. پدرم نظامی و خانهمان در قصر شیرین بود. ما پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی با آن روبهرو شدیم و پدرم که فرمانده پاسگاه مرزی بود، اوایل شهریور ماه سال ۵۹ در همان پاسگاه زخمی شد. من با جنگ زندگی کرده ام و از همان کودکی درباره آن مینوشتم. کلاس اول راهنمایی بودم که اولین نوشتههایم درباره جنگ در مجلات آن زمان منتشر شد. به قول نویسندهها موضوع جنگ و آسیب آن بر زندگی کودکان از همان دوره با ذهنم گره خورد. بعد از آن بود که کتاب «طعم تلخ خرما» که برگرفته از کتاب خاطراتم بود را نوشتم.
در میان کتابهای مشهور ادبیات دفاع مقدس، کمتر پیش آمده بود که به موضوع کرمانشاه در جنگ پرداخته شود و از این نظر «فرنگیس» یک نمونه موفق است!
در سالهای اخیر، چند اثر درباره کرمانشاه منتشر شده است، ولی زمانی که شروع به نوشتن درباره دفاع مقدس در کرمانشاه کردم، من را به چشم زنی میدیدند که مورد بیاعتنایی قرار گرفته و از او حمایتی نمیشود، اما به کارم اعتماد داشتم و برای نوشتن منتظر حمایت دیگران نبودم. خدا را شکر در این دو سه ساله روند خوبی به راه افتاده است، اما باید توجه داشت که نباید صرفاً به روایت ساده از یک ماجرا بسنده کرد و با چند مصاحبه هولهولکی کتاب جمع کرد. نویسنده باید خودش را وقف نوشتن برای دفاع مقدس کند تا موضوعی که در دست دارد به خوبی پرورش پیدا کند، به خصوص در کرمانشاه که خط مقدم جنگ بوده و ابتدا و انتهای جنگ در آنجا رخ داده است. اینجا پر سوژههای ناب و مردمانی است که هر کدام قهرمانی بزرگ و دارای خاطرات زیاد هستند. اگر درست عمل میشد باید تا امروز صدها کتاب فاخر درباره جنگ در کرمانشاه نوشته میشد.
برسیم به موضوع تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «فرنگیس»، چه زمانی متوجه شدید که این کتاب مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته است؟
۱۲ بهمن سال گذشته، در دیدار نویسندگان با حضرت آقا حضور داشتم. از آقا پرسیدم که روی کتاب من یادداشتی نمینویسید؟ ایشان کتاب را میشناختند و گفتند: «فرنگیس همان زنی است که با تبر یک سرباز عراقی را کشته و مجسمهاش را ساخته اند» و بعد گفتند: «کتاب را هنوز نخواندهام». من باز اصرار کردم که روی کتاب من هم یادداشت بنویسد، ایشان فرمودند: «اگر کتابی دلم را بلرزاند حتماً درباره آن مینویسم» و من هم گفتم امیدوارم این کتاب دل شما را بلرزاند. حدود دو هفته پیش اطلاع دادند که حضرت آقا روی کتاب تقریظی نگاشتهاند. هفته قبل هم مقام معظم رهبری در جلسه با هنرمندان و نویسندگان، میفرمایند: «بگذارید بدانند در آبادان چه گذشت، در خرمشهر چه گذشت، در جنگها چه گذشت، در روستاهای ما چه گذشت. بر این شرح حالی که برای این خانم کرمانشاهی- فرنگیس- نوشتهاند، من یک حاشیهای آنجا نوشتم، در آن حاشیه نوشتم، ما واقعاً نمیدانستیم در روستاهای منطقه جنگی چه حوادثی اتفاق افتاده.»
خانم فرنگیس که ابتدا دوست نداشت خاطراتش را بنویسید، وقتی این خبر را شنید، واکنشی نداشت؟
هفته پیش با هم صحبت میکردیم، از شنیدن خبر تقریظ بسیار خوشحال بود و پس از سالها خنده از ته دل وی را دیدم. به من گفت، اگر میدانستم این کتاب چه میکند، خیلی خاطرات داشتم که برایت تعریف میکردم.
به غیر از فرنگیس کتابهای دیگری درباره دفاع مقدس دارید؟
حدود ۲۰ کتاب تا امروز نوشته ام. مثل «پناهگاه بیپناه» که درباره پناهگاهی است که موشک وارد آن شد و ۳۰۰ نفر شهید شدند. کتابهای «باغ مادر بزرگ»، «عروسهای جنگ»، «چه کسی پلک شما را میبندد»، «قلب کوچک سپهر» و...
ارسال نظرات